از ابتدای امسال پیشبینی میشد که روند نقطه به نقطه فزاینده باشد و اکنون آثار آن مشخص شده است. در اردیبهشت سال گذشته بخشی از کالاهای اساسی مانند حبوبات و قند و شکر را از شمول ارز ترجیحی تومانی خارج کردیم.
در آن زمان نرخ نیما ۴۰ هزار تومان بود و یکباره کالاهایی که دلار ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان(ارز ترجیحی) دریافت میکردند باید با نرخ نیما وارد میشدند.
دولت چهاردهم از شهریور سال گذشته به صورت رسمی مستقر شد. در آن زمان وزارت امور اقتصادی و دارایی به دنبال این بود که ارز نیما را با نرخ ارز بازار قاچاق یکی کند و به قول معروف ارز تکنرخی شود. در شهریور نرخ نیما ۴۰ هزار تومان بود و نرخ ارز در بازار غیررسمی ۵۷ هزار تومان بود. باید توجه داشت که بیش از ۷۰ درصد واردات رسمی کشور با نرخ نیما تامین میشود و بخشی از کالاها که در دسته کالاهای اساسی قرار دارند دلار
۲۸ هزار و۵۰۰ تومان دریافت میکنند. بخشی از واردات هم مربوط به بازار قاچاق(غیررسمی) است. عمده واردات رسمی کشور مواد اولیه و کالای واسطهای است که با افزایش نرخ در سامانه نیما از ۴۰ هزار تومان به ۷۰ هزار تومان هزینههای تمام شده تولید را افزایش داد. همزمان با افزایش نرخ در سامانه نیما، نرخ کالاها در بورس کالا نیز بالا رفت و نرخ ارز در بازار غیررسمی روند صعودی را پیش گرفت.
قیمتهایی که امروز شاهد آن هستیم بهدلیل تصمیماتی است که وزارت اقتصاد در شهریور سال گذشته اجرا کرد. از ابتدای امسال هم نرخ تالار اول در همان محدوده ۷۰ هزار تومان باقی ماند و تالار دیگری به نام تالار دوم تشکیل شد که تأثیرات آن چند ماه دیگر مشخص میشود، به این دلیل که نرخ ارز در تالار دوم بسیار بالاتر از تالار اول است؛ در نتیجه مشخص شده که عامل اصلی تورم افزایش نرخ ارز است.
حال شاید این سؤال پیش بیاید که نقش نقدینگی در این مسیر چقدر است. وقتی قیمت کالا افزایش مییابد باید متناسب با آن حجم نقدینگی نیز رشد داشته باشد. ۷۰ درصد منابع نقدینگی وامهایی است که بانکها به مردم دادند.
دلیل افزایش پرداخت وام هم این است که وقتی قیمت کالا بالا میرود نیاز به نقدینگی نیز افزایش مییابد. از سال گذشته کاهش قدرت خرید خانوار را شاهد بودیم و اکنون شاهد قسطیفروشی در اغلب بازارها هستیم. اتفاقا نقدینگی بهدنبال تورم در حال افزایش است و اگر افزایش نیابد اقتصاد دچار سکته میشود. آمار اخیر مرکز آمار ایران هم نشان میدهد بیشترین تاثیری که در نرخ تورم افتاده به دلیل گران شدن خوراکیها بوده است. دقیقا همان موضوعی که اشاره کردم در سال گذشته از شمول ارز ترجیحی خارج شدند و اکنون تأثیر خود را در اقتصاد نمایان کرده است. اکنون شاهد نوسان قیمت مرغ هم در بازار هستیم که دلیل اصلی آن کاهش تخصیص سه میلیارد دلاری ارز ترجیحی از ۱۵ به ۱۲ میلیارد دلار برای کالاهای اساسی بود. این موارد همگی در تورم تأثیرگذار هستند و شرایط امروز قابل پیشبینی بود.
موضوع دیگری هم که باید به آن اشاره کنم این است که از امروز مکانیسم ماشه(اسنپبک) فعال میشود اما باید توجه داشت که تحریم جدیدی به تحریمهای ایران اضافه نمیکند. اسنپبک بیشتر در بخش انرژی هستهای و تسلیحات نظامی تحریم کرده که ما در هر دو بخش خودکفایی کامل داریم.
مشکل ما از جایی شروع میشود که برخی افراد سودجو از این فضای روانی استفاده میکنند تا بتوانند درآمد کسب کنند. اثر اسنپبک در بازار یکبار است و بعد از مدتی تخلیه میشود اما سفتهبازان قصد دارند این زخم را تازه نگه دارند تا از آن ارتزاق کنند. نظارت در بازار کالاهای اساسی و کالاهایی که به معیشت خانوار ارتباط دارد تا حد زیادی میتواند از اثر روانی مکانیسم ماشه بکاهد.